ائل‌آی خانمائل‌آی خانم، تا این لحظه: 18 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره
سویل‌آی خانمسویل‌آی خانم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
ایشیل‌آیایشیل‌آی، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

یه آسمون با سه تا ماه

شیرین کاری‌های سویل‌آی خانم (17) کارهای خطرناک!

یکی از جدیدترین کارهایی که سویل‌آی خانم انجام می‌ده اینه که به تازگی یکی از صندلی‌های تاشوی پلاستیکی ائل‌آی رو صاحب شده و هرجا که می‌ره اون رو با خودش می‌بره و می‌ذاره جلوی میز و کابینت‌ها و میز کامپیوتر و حتی جلوی کنسول آینه و از روی صندلی می‌ره بالا و دستش رو می‌رسونه به اون بالاها و هر چی رو که به دستش می‌رسه، می‌کشه و می‌اندازه پایین! و خدا نکنه روی میز یا کابینت چایی یا یه چیز داغ دیگه‌ای باشه. فقط زَهره‌ی منو می‌ترکونه. ...
8 دی 1392

ائل‌آیِ فعّال من !

وقتی ائل‌آی کوچیک بود، مثلاً دو سالش که بود، موقع کار کردن هی می‌اومد زیر دست و پای من و وقتی توی آشپزخونه بودم، همه‌ش نگرانش می‌شدم که نکنه یه وقت یه چیزی بریزم روی سرش، یا نکنه زیر پام بیاد و بیفتم روش، یا . . . برای همین بهش می‌گفتم به مامان کمک کن ! و ائل‌آی هم فوراً قبول می‌کرد. به این ترتیب، زیرسفره رو پهن می‌کردم روی زمین و سفره رو هم می‌انداختم روی اون. بعد یه‌دونه یه‌دونه بشقاب و قاشق و چنگال و هرچی که لازم بود می‌دادم دستش و او هم به سرعت می‌برد پرت (!) می‌کرد توی سفره و برمی‌گشت تا وسیله‌ی بعدی رو ببره. خوب بچّه‌م عجله داشت ت...
8 دی 1392

آلودگی هوای تهران :(

الآن که باز به خاطر آلودگی هوا مدارس تعطیل شدن، تصمیم گرفتم یه یادداشت راجع به آلودگی هوای تهران بنویسم. البته امسال این سومین باره که مدارس تهران به علت آلودگی هوای تهران، تعطیل می‌شن. بار اول، قبل از تاسوعا و عاشورا یعنی یکشنبه 19، دوشنبه 20 و سه‌شنبه 21 آبان سال 92 مدارس تعطیل شدن. بار دوم چهارشنبه 6 آذر بود که مدارس تعطیل شدن. و حالا هم که سه‌شنبه 3 و چهارشنبه 4 دی‌ماه مدارس ابتدایی تهران و شهرری برای بار سوم توی این سال تحصیلی تعطیل شدن. و ناگفته نَمونه که هوای تهران همیشه آلوده‌ست؛ فقط توی زمستون به‌خاطر تراکم مولکول‌های هوا، این آلودگی مشخص‌تره و پدیده‌های مختلفی از جمله اینورژن...
4 دی 1392

شیرین زبونی‌های سویل‌آی خانم (2) - برج میلاد!

پنجره‌ی منزل ما (تو طبقه‌ی هفتم) رو به سمت برج میلاده و پشت سر اون رشته کوه البرز دیده می‌شه (البته وقتی هوا تمیزه!) سویل‌آی عزیزم از وقتی که خودش رو شناخته و نیاز به سرگرم شدن داشته، یکی از سرگرمیاش تماشای برج میلاد ، توی روز و شب بوده. البته ناگفته نَمونه که تو شبای اَبری جلوه‌ی برج میلاد از شبای دیگه بیشتره. چون نور می‌افته روی ابرا و خیلی منظره‌ی رویایی‌ای به وجود می‌آره. خلاصه این‌که سویل‌آی خانم، برج میلاد رو حسابی شناخته. و توی اون دو سه روزی که ( اربعین حضرت امام حسین(ع) ) تلویزیون همه‌ش تصاویر امام‌زاده‌ها و مساجد مختلف رو نشون می&...
3 دی 1392

ائل‌آی بازی‌گوش من! (2)

یکی از بازی‌های ائل‌آی با من، وقتی‌که سه سال یا سه سال و نیمش بود، " مامان بازی " بود. به این ترتیب که می‌اومد و به من می‌گفت: " مامان! می‌آی تو دخترم بشی منم مامانت بشم؟ " و من هم قبول می‌کردم. ولی این بازی از صبح که شروع می‌شد دیگه تا شب که ائل‌آی خوابش بگیره، تمومی نداشت. و جالب بازی اون‌جا بود که تمام کارای روزمرّه‌ش رو هم توی بازی انجام می‌دادیم: مثلاً وقتی تشنه‌ش بود می‌گفت: " دخترم! منو بگیر بغلت تا لیوانمو پُرِ آب کنم! " یا وقتی می‌رفت دستشویی می‌گفت: " دخترم! بیا منو بشور! " یا اگر ت...
27 آذر 1392

لطفاً فیلم "زندگی در شهر بزرگ" رو نخرید!

لطفاً فیلم " زندگی در شهر بزرگ " رو نخرید این فیلم سرتاسر پر از تبلیغات اجناس و محصولات مختلف ایرانی و خارجی هست و هیچ موضوع و داستان خاصی نداره. خود من، پولی رو که بابت چنین فیلم سخیفی هزینه کردم، برای سازنده‌های این فیلم حلال نمی‌کنم. چون تمام این تبلیغات رو می‌شه بدون صرف پول و فقط با صرف یک ساعت زمان جلوی تلویزیون، دید. برای منی که نسبت به اورجینال بودن فیلم‌ها همیشه حساس بودم و هیچ‌وقت فیلم کپی تهیه نکردم، (مثلاً سریال قهوه‌ی تلخ رو تا سی قسمت خریدم و بعدش که داشت به سمت بی‌محتوایی و آب‌بندی پیش می‌رفت از خریدش صرف نظر کردم و با این‌که دوستان تهیه‌ش می‌کر...
25 آذر 1392

ائل‌آیِ مدیرِ من !

یکی از قوانین مدرسه‌ی ائل‌آی ، محدودیت توی مبلغ پول توجیبیه. این مبلغ پارسال هزار تومن بود. یعنی نباید بیشتر از هزار تومن پول توی جیب بچّه‌ها می‌بود. که البته ائل‌آی هم اون هزار تومن رو می‌گرفت و هم خوراکی‌های دیگه می‌برد مدرسه! این موضوع از زبون دوستمه (مامان " ر " یکی از هم‌کلاسی‌های ائل‌آی) که پارسال برام تعریف کرده. ماجرا از این قرار بوده که: اون روز یکی از روزهای آلوده‌ی هوای تهران بود و من به ائل‌آی سپرده بودم که از کلاس بیرون نره. دوستم رفته بود مدرسه چون توی دفتر مدرسه کار داشت. ائل‌آی رو دیده بود که توی حیاط مدرسه، تو صف بوفه ایس...
25 آذر 1392

شیرین زبونی‌های سویل‌آی خانم (1) نانای!

سویل‌آی خانم ما صبح‌ها خیلی زود بیدار می‌شه و بعد از این‌که آبجی‌جونمشو راهی مدرسه می‌کنه، حدودای ساعت هشت تا نه دوباره می‌خوابه و دور و ور ساعت دوازده بیدار می‌شه. دیروز بعد از این‌که از خواب بیدار شد، اومد دست منو گرفت و گفت: " نانای . . . نانای " گفتم که : " چی می‌خوای مامان‌جونم؟ می‌خوای نانای کنی؟ " گفت: " نـــــــــــه . . . نــــــــانــــــــای " گفتم: " باشه بریم بهم نشون بده. " دست منو گرفت برد سر اجاق گاز دوباره گفت: "  نـــــــانـــــــای " تازه متوجه شدم که بچّه‌...
25 آذر 1392

ائل‌آی بازی‌گوش من !

وقتی ائل‌آی عزیزم، یک سال و نیم ـ دو سالش بود، ما هر وقت سوار مترو می‌شدیم (با توجه به این‌که من کاپشن و کلاهش رو درمی‌آوردم) کفشا و جوراباش رو هم درمی‌آورد و احساس می‌کرد که اینم یه نوع مهمونیه! البته این کار رو (یعنی درآوردن کفش و جورابش رو) توی آموزشگاه دخترخاله‌م هم انجام می‌داد. چون کفِش موکت بود! البته کف مترو هم که موکته دیگه!!! ...
20 آذر 1392