شیرین زبونیهای سویلآی خانم (1) نانای!
سویلآی خانم ما صبحها خیلی زود بیدار میشه و بعد از اینکه آبجیجونمشو راهی مدرسه میکنه، حدودای ساعت هشت تا نه دوباره میخوابه و دور و ور ساعت دوازده بیدار میشه.
دیروز بعد از اینکه از خواب بیدار شد، اومد دست منو گرفت و گفت: " نانای . . . نانای "
گفتم که : " چی میخوای مامانجونم؟ میخوای نانای کنی؟ "
گفت: " نـــــــــــه . . . نــــــــانــــــــای "
گفتم: " باشه بریم بهم نشون بده. "
دست منو گرفت برد سر اجاق گاز دوباره گفت: " نـــــــانـــــــای "
تازه متوجه شدم که بچّهم نهار میخواد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی