شیرینکاریها و شیرینزبونیهای سویلآی خانم (41-13)
تازه از مهمانی افطاری که دعوت شده بودیم (اونم روز اول ماه رمضان) برگشته بودیم که سویلآی خانم از داخل اتاق من، منو صدا کرد که: «مامان توروخدا بیا، توروخدا بیا پیش من!!!»
وقتی رفتم تا در اتاقم رو باز کنم متوجه شدم که وقتی برگشتیم، سویلآی خانم تشریف بردن داخل اتاق من و از داخل در رو روی خودشون قفل کردن!
بعد از ده دقیقه کلنجار رفتن با در و قفلش، بالاخره با همکاری خودش، که کلید رو چرخوند و من با پیچگوشتی، هلش دادم به داخل تا درش آورد و از زیر در ردش کرد، در رو باز کردیم و سویلآی خانم تشریف آورد بیرون.
وقتی در رو باز کردم و بغلش کردم، قلبش داشت مثل گنجشک میزد، بس که ترسیده بود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی