شیرین کاریهای سویلآی خانم (21) وقتی من بیدارم نخوابین :)
امروز ظهر، روی زمین نشسته بودم و تکیه داده بودم به مبل، سرم رو گذاشته بودم روی مبل و چشمام رو هم بسته بودم. سویلآی خانم اومد بالای سرم. اول با اون انگشتا ی نازک کوچولوش، موهای ابروهامو گرفت و کشید. خندهم گرفت و یه لحظه چشمام رو باز کردم. باز چشمام رو بستم. دوباره دستاشو آورد سمت صورتم. با انگشتای دست چپش ، مژههامو گرفت و ناغافل انگشت سبابهی دست راستش رو فرو کرد توی چشمم. وروجک شیطون بلا 23 دیماه 1392 ساعت 20:31 ...