ائل‌آی خانمائل‌آی خانم، تا این لحظه: 18 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره
سویل‌آی خانمسویل‌آی خانم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره
ایشیل‌آیایشیل‌آی، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

یه آسمون با سه تا ماه

شیرین کاری‌های سویل‌آی خانم (21) وقتی من بیدارم نخوابین :)

امروز ظهر، روی زمین نشسته بودم و تکیه داده بودم به مبل، سرم رو گذاشته بودم روی مبل و چشمام رو هم بسته بودم. سویل‌آی خانم اومد بالای سرم. اول با اون انگشتا ی نازک کوچولوش، موهای ابروهامو گرفت و کشید. خنده‌م گرفت و یه لحظه چشمام رو باز کردم. باز چشمام رو بستم. دوباره دستاشو آورد سمت صورتم. با انگشتای دست چپش ، مژه‌هامو گرفت و ناغافل انگشت سبابه‌ی دست راستش رو فرو کرد توی چشمم. وروجک شیطون بلا 23 دی‌ماه 1392 ساعت 20:31 ...
23 دی 1392

شیرین کاری‌های سویل‌آی خانم (20) گلوله‌ی کاغذی :)

همین الآن، سویل‌آی خانم با خوشحالی تمام، یه سری گلوله گلوله‌های کاغذی مچاله و خیس آورد داد دستم وقتی بازشون کردم، دیدم قبض‌های برق چند دوره‌ی اخیر بوده الآن نمی‌دونم باید بهش بخندم یا براش اَخم کنم !؟؟؟؟ هرچند ...
20 دی 1392

شیرین کاری‌های سویل‌آی خانم (19) پچ پچ :)

دو روزه که سویل‌آی خانم، یاد گرفته (معلومه که از کی از آبجی‌جونمش) می‌آد دم گوش ما پچ پچ می‌کنه. به ترتیب اول می‌آد سراغ من و دم گوش من پچ پچ می‌کنه. بعد می‌ره سراغ باباش و بعد هم سراغ ائل‌آی و دوباره از نو  ...
20 دی 1392

شیرین کاری‌های سویل‌آی خانم (18) کلاه‌برداری تو روز روشن :)

تازگی‌ها سویل‌آی خانم برای خودش روش‌های جدیدی برای رسیدن به اهدافش (!) کشف کرده   موقعیت اوّل: ائل‌آی روی مبل تکی نشسته بود و داشت برای خودش کتاب می‌خوند. سویل‌آی اومد تا کنارش بشینه. دید نمی‌شه. یعنی راحت نبود. رفت وسط اتاق (همون‌جایی که معمولاً دوتایی با ده بیست سی چهلِ ائل‌آی ، بازی قایم موشک‌شونو شروع می‌کنن ) ایستاد و شروع کرد به ده بیست سی چهل کردن. البته درست بلد نیست بگه و فقط صداشو درمی‌آره! با این کار ائل‌آی رو به بازی قایم موشک طلبید و به محض این‌که ائل‌آی اومد، سویل‌آی دوید طرف در ورودی (همون&zwnj...
18 دی 1392

شیرین کاری‌های سویل‌آی خانم (17) کارهای خطرناک!

یکی از جدیدترین کارهایی که سویل‌آی خانم انجام می‌ده اینه که به تازگی یکی از صندلی‌های تاشوی پلاستیکی ائل‌آی رو صاحب شده و هرجا که می‌ره اون رو با خودش می‌بره و می‌ذاره جلوی میز و کابینت‌ها و میز کامپیوتر و حتی جلوی کنسول آینه و از روی صندلی می‌ره بالا و دستش رو می‌رسونه به اون بالاها و هر چی رو که به دستش می‌رسه، می‌کشه و می‌اندازه پایین! و خدا نکنه روی میز یا کابینت چایی یا یه چیز داغ دیگه‌ای باشه. فقط زَهره‌ی منو می‌ترکونه. ...
8 دی 1392

شیرین زبونی‌های سویل‌آی خانم (2) - برج میلاد!

پنجره‌ی منزل ما (تو طبقه‌ی هفتم) رو به سمت برج میلاده و پشت سر اون رشته کوه البرز دیده می‌شه (البته وقتی هوا تمیزه!) سویل‌آی عزیزم از وقتی که خودش رو شناخته و نیاز به سرگرم شدن داشته، یکی از سرگرمیاش تماشای برج میلاد ، توی روز و شب بوده. البته ناگفته نَمونه که تو شبای اَبری جلوه‌ی برج میلاد از شبای دیگه بیشتره. چون نور می‌افته روی ابرا و خیلی منظره‌ی رویایی‌ای به وجود می‌آره. خلاصه این‌که سویل‌آی خانم، برج میلاد رو حسابی شناخته. و توی اون دو سه روزی که ( اربعین حضرت امام حسین(ع) ) تلویزیون همه‌ش تصاویر امام‌زاده‌ها و مساجد مختلف رو نشون می&...
3 دی 1392

شیرین زبونی‌های سویل‌آی خانم (1) نانای!

سویل‌آی خانم ما صبح‌ها خیلی زود بیدار می‌شه و بعد از این‌که آبجی‌جونمشو راهی مدرسه می‌کنه، حدودای ساعت هشت تا نه دوباره می‌خوابه و دور و ور ساعت دوازده بیدار می‌شه. دیروز بعد از این‌که از خواب بیدار شد، اومد دست منو گرفت و گفت: " نانای . . . نانای " گفتم که : " چی می‌خوای مامان‌جونم؟ می‌خوای نانای کنی؟ " گفت: " نـــــــــــه . . . نــــــــانــــــــای " گفتم: " باشه بریم بهم نشون بده. " دست منو گرفت برد سر اجاق گاز دوباره گفت: "  نـــــــانـــــــای " تازه متوجه شدم که بچّه‌...
25 آذر 1392

شیرین کاری‌های سویل‌آی خانم (16)

ائل‌آی روی یکی از مبلای تکی نشسته بود و داشت مجله‌ش رو می‌خوند. سویل‌آی اومد و انگشت شست ائل‌آی رو گرفت و پشت سر خودش کشوند تا نزدیک در ورودی. یهو ائل‌آی رو چرخوند و وقتی خودش به سمت مبل بود، دست ائل‌آی رو ول کرد و دوید طرف مبل تا بشینه روی اون!  چاره‌ای جز خنده نداشتیم!   بعضی وقتا ما همه‌مون، برای کارای این بچّه هاج و واج می‌مونیم! ...
20 آذر 1392