برای دوستان عزیزم
قطعاً بلاگفا با من مشکل داره. توی این چند وقته توی هر وبی که رفتم و کامنت گذاشتم بعدش رفتم دیدم نیست. حتی گاهی، اولش صاحب وبلاگ کامنت من رو تأیید هم کرده ولی باز فرداش رفتم دیدم نیست. البته جالبه بعضی وقتها هم که یه چرت و پرتی نوشتم مونده ها نه که کاملاً و همهشون حذف بشن. دست بلاگفا برای خاطر این انتخابها که میکنه هم درد نکنه.
از هیچ کدوم از دوستای نت هم (به چز یکی) یه شمارهای چیزی ندارم تا بتونم یه حالی بپرسم یا یه چیزی بخوام بگم، یا . . .
به خاطر همین خواستم همین جا به همهی دوستان بلاگفایی که به تازگی پیداشون کردم، بگم که من میآم و میرم. یادداشتهاتون رو میخونم. بعضی وقتها کامنت هم میدم (اگه بلاگفا بذاره). اما دیگه اون دست من نیست که کامنت من به دست شما رسیده باشه یا نه.
نمونهش هم نرجس خاتون مامان طهورای گلم و مامان یک عدد کلوچهی نازنینم هستن که من چندین بار رفتم و حالشون رو پرسیدم اما امروز دوباره رفتم و دیدم نه که نه؛ خبری از کامنتهای من نیست.
نرجس خاتون عزیزم امیدوارم به زودی زود، هم حال طهورمهورتون خوب بشه و هم حال خودتون.
و همینطور هاجر خانم عزیزم و کلوچهی دوست داشتنیش امیدوارم توی منزل نو همیشه به شادی و سلامتی باشین.