شیرین کاریهای سویلآی خانم (11) گریههای الکی
یه چندباری وقتی سویلآی خانم ما یه کاری میکرد که لازم بود باهاش برخورد (!) بشه، (مثلاً وقتی موهای آبجیجونمش یا من رو میکشید یا مثلاً وقتی مداد آبجیجونمش رو برمیداشت و من میخواستم ناراحتیم رو از این موضوع بهش بفهمونم) با دستام صورتم رو میپوشوندم و براش الکی گریه میکردم تا بفهمه که من ناراحتم!
حالا یاد گرفته و برای هر چیزی که میخواد و ما بهش نمیدیم، دستاش رو میگیره جلوی چشماش و الکی صدای گریه درمیآره و بعدش با شیطنتی که توی چشماشه، تو روی ما میخنده.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی