سلام تبریک ما رو یعنی خودم، آقامون و « ائلآی » و « سویلآی »، به مناسبت نیمهی شعبان ولادت با سعادت «حضرت مهدی (عجلالله تعالی و فرجهالشّریف) » پذیرا باشید. ...
چند عکس هم از ائلآی نازنینم: بقیه هم داره توی ادامهی مطلبه حتماً ببینین نوزادی: چهل روزگی: دو ماهگی: یک سالگی ائلآی : ائلآی یک سال و نیمه: ائلآی سه سال و نیمه: چهار سالگی ائلآی : ائلآی چهار سال و نیمه: تو نمایشگاه کتاب چهار سال و نیمه: پنج سالگی: شش سالگی: ائلآی شش سال و نیمه: هفت...
سویلآی خانم ما تا وقت پیدا میکنه، یعنی هروقت که من توی آشپزخونه هستم و میآد و زیر دست و پام اینور و اونور میره، یکی از تفریحاتش اینه که در کابینتها رو باز کنه و همهی وسایلی رو که من چیدم داخل کابینت، بیاره بیرون و یهدونه یهدونه بچینه روی زمین. قربونش برم برای هر وسیلهای مجبوره یه بار دولا بشه تا اون رو بذاره روی زمین. ...
سویلآی از وقتی تونسته اینور و اونور بره گاهاً که صداش نمیآد و ما دنبالش میگردیم، از جاهای عجیب و غریبی پیداش میکنیم. اینم یه نمونهش: البته قبل از اینکه پیداش کنیم، همه جای خونه رو گشتیم. چون سابقه داره که تو تاریکی بره توی اتاق خوابا. توی آشپزخونه و خلاصه همه جا رو گشتیم تا یهو ائلآی فریاد کشید که مامان بدو بیا ببین اینجاست. رفته بود پشت مبل و وقتی دوربین رو دست من دید، این جوری اومد تا اونو از من بگیره: ...
تا من خواستم یه مطلب دنبالهدار بنویسم و با شماره شروعش کردم، سویلآی خانم راه افتاد. اون دیروز خودش به تنهایی دستشو گرفت به من و بعد بلند شد بعدشم دستش رو ول کرد و با ذوق و خندهی از ته دلی که تحویل میداد شروع کرد به قدم برداشتن. البته یکی دو قدم بیشتر نرفت اما دیگه به امید خدا، تلاشش رو برای تنهایی راه رفتن شروع کرد. البته هنوز دو هفته مونده تا یک سالش رو تموم کنه. ...