امروز سویلآی خانم اولین پیادهروی عمرش رو تجربه کرد. اونقدر راه رفت که من و ائلآی رو حسابی خسته کرد. تقریباً حدود دو کیلومتر راه رفت اونم به تنهایی. از خونهی مامانم اینا که بیرون اومدیم تا خود پاساژ صدر و کلی هم داخل پاساژ پیاده راه رفت. گاهی دستش رو به من یا به ائلآی میداد گاهی هم جیغزنان دستش رو نمیداد و خودش راه میرفت. این پیادهروی طولانی حدود دو ساعت طول کشید. وقتی برگشتیم خونه کف پنجههای پاهای من داشتن میترکیدن ولی سویلآی خانم هنوز دوست داشت راه بره و راه بره و راه بره. ادامه مطلب بعداً اضافه شد. ...